تازگی گاهی لحظههایی پیش میاد که خط رو گم میکنم، لحظه رو گم میکنم، زندگی روگم میکنم.
یهو انگار تازه به هوش اومدم و یادم نمیاد داشتم کجا میرفتم داشتم چیکار میکردم.
گیج میشم میترسم و غم و یه چیزای ریزریز دونه دونه همه وجودمو میگیرن.
سینه مو بیشتر.
گردنمو به همه جهات میچرخونم، پاهامو تو شکمم جمع میکنم و باز انگار بیهوش میشم.
بعضی وقتا این هوشیاری سی ثانیه ست، بعضی وقتا ساعتها.
بازدید : 557
يکشنبه 11 مرداد 1399 زمان : 1:38